فشرده‌ای از زندگی‌نامه محمدکریم خلیلی

فشرده‌ای از زندگی‌نامه محمدکریم خلیلی

مقاله نشریه امروز ما درباره زندگی‌نامه محمدکریم خلیلی تا زمان دبیرکلی حزب وحدت اسلامی

استاد محمدکریم خلیلی در سال ۱۳۲۹ خورشیدی در يك خانواده فقیر و روستایی در قول خویش حصهٔ اول بهسود، دیده به جهان گشودند. سه سال دوران کودکی را در زادگاهشان به سر برده و در سال ۱۳۳۲ خورشیدی به علت فقر شدید اقتصادی، در جمع خانواده‌شان به کابل مهاجرت کردند. بعد از مدتی اقامت در کابل، همراه با دو برادر کوچک‌ترشان دوباره به زادگاه خویش مراجعت نموده و با شغل چوپانی در قریه، به امرارمعاش پرداختند و در کنار آن، با استفاده از فرصت‌های مقطعی ونیز تشویقات عمویشان، مكتب ابتدایی را تا صنف سوم تعقیب کردند؛ اما فقر خانواده بازهم ایشان را از ادامهٔ منظم درس‌هایشان بازمانده و به تأمین مخارج فامیلی وادار نمود.

در فاصلهٔ دوران کودکی تا سن هجده‌سالگی، استاد خلیلی دو زمستان را در مسجد و مدرسهٔ محل به کسب دروس دینی نیز پرداختند، در سال ١٣٤٩ خورشیدی که وضعیت زندگی فامیلی‌شان یک مقدار بهبودیافته بود، برای ادامهٔ درس‌های خویش عازم کابل گردیده و کتاب معالم الاصول را نزد آیت‌الله صادقی پروانی، دروس منطق، فلسفه و روش ریالیسم و شرح منظومهٔ سبزواری را نزد میرعلی احمد عالم، و کتاب‌های لمعه ومطول را نزد آیت‌الله تقدسی تعقیب کردند.


استاد خلیلی در کنار ادامه درس‌های طلبگی، در حرکت طلبه‌های جوان و انقلابی نیز سهیم شده و همگام با آنان رشد باورهای انقلابی اسلام و روشنگری در محیط مدارس را آغاز کردند. شایستگی‌ها و صلاحیت کاری استاد خلیلی در امر نظم و انسجام مبارزات تشکیلاتی باعث شد که دوستان ایشان، وی را به‌عنوان عضو رابط خویش با سایر نهضت‌های رهایی‌بخش اسلامی از جمله انقلابیون مسلمان ایران برگزینند. بعد از کودتای هفتم ثور و روی کار آمدن رژیم مارکسیستی در کابل، استاد خلیلی و یارانش برای اولین‌بار مبارزات مسلحانه را در منطقه پرونجل ولایت پروان هسته‌گذاری نمودند. در سال ۱۳۵۸ خورشیدی و با منظم‌شدن جریان مبارزه و جهاد در داخل کشور، مخصوصاً مناطق پروان و دهن حصار قول خویش، ایشان با برادر اندیشمند استاد شفق بهسودی عازم ایران گردیدند و از طرف سازمان نصر منحله به‌عنوان مسئول و سرپرست دفتر نمایندگی تهران برگزیده شدند. هنگامی‌که حرکت‌های وحدت‌طلبانه در میان گروه‌های شیعی کشور براه افتاد، استاد خلیلی از جمله پیش‌گامان فعال آن به‌حساب می‌رفت. در سال ۱۳۶۶ خورشیدی که شورای ائتلاف پایه‌گذاری شد، استاد خلیلی در جمع هیئت رهبری و براى يك دوره در مقام سخنگویی آن قرار داشتند. دوران سخنگویی استاد خلیلی در شورای ائتلاف، هم‌زمان با تشکیل شورای راولپندی بود که در آن روی تشكيل يك حکومت انتقالی بحث می‌شد.


در سال ١٣٦٨ خورشیدی، حزب وحدت اسلامی به‌عنوان محصول خواست‌ها و آرزوهای مردم هزارستان تشکیل و جایگزین شورای ائتلاف گردید. در کنگره دوم این حزب، استاد خلیلی به صفت رئیس شورای نمایندگی پاکستان انتخاب و در جلسات مختلف گروه‌های جهادی که در آنها انتقال قدرت از حکومت دکتر نجیب‌الله بحث می‌شد، اشتراك ورزید. با پیروزی مجاهدین، همراه با سایر مسئولین جهادی وارد کابل شده و در عضویت شورای تصمیم‌گیری حزب وحدت اسلامی، به یاری رهبر شهید و سایر مسئولين حزب پرداختند. در جریان جنگ‌های تحمیلی اتحاد اسلامی علیه مردم غرب کابل، استاد خلیلی به‌عنوان نماینده حزب وحدت اسلامی در امر نزدیکی و تفاهم با همهٔ تنظیم‌های سیاسی و جهادی فعالیت داشتند. در اجلاس اسلام‌آباد و جلال‌آباد اشتراك ورزیده و در کابینهٔ، حکمتیار به سمت وزیر مالیه انتخاب شدند. در طول مقاومت سه‌سالهٔ مردم ما در کابل، استاد خلیلی مسئولیت تأمین ارتباطات خارجی را نیز عهده‌دار بوده و به‌عنوان سخنگوی حزب وحدت اسلامی به تشریح و تبیین مواضع این حزب در مجامع ملی و بین‌المللی می‌پرداختند. در تعینات سال ۱۳۷۳ خورشیدی، استاد خلیلی به معاونت کمیتهٔ سیاسی حزب وحدت اسلامی برگزیده شدند و پس از کشف و خنثی‌شدن توطئه خائنانه ۲۳ سنبله ۱۳۷۳ - که در آن «تشیع درباری» و شورای نظار مشتركاً برای برچیدن رهبریت سیاسی حزب وحدت اسلامی و مردم ما طرح‌ریزی کرده بودند - از طرف شورای مرکزی، به حيث مسئول کمیتهٔ سیاسی حزب تعیین شدند.


پس از شهادت رهبر محبوب ملی، استاد خلیلی ابتدا به حيث سرپرست موقت حزب وحدت اسلامى و بعداً در اجلاس مورخ ۱۳۷۷/۱/۹ شورای مرکزی و شورای‌عالی نظارت در مزارشریف، به صفت دبیرکل حزب انتخاب گردیدند.

منبع: ___ (۱۳۷۴). فشرده‌ای از زندگی‌نامهٔ استاد خلیلی دبیرکل حزب وحدت اسلامی افغانستان، امروز ما، شماره ۴. صفحه ۳، پیشاور: ارگان نشراتی حزب وحدت اسلامی افغانستان، ۵ ثور (اردیبهش) ۱۳۷۴.