اعلامیه حزب وحدت درباره شهادت شهید مزاری

اعلامیه حزب وحدت درباره شهادت شهید مزاری

اعلامیه حزب وحدت اسلامی افغانستان درباره به شهادت رسیدن شهید مزاری به دست طالبان.

با تأسف و خلاف توقع ما، حوادث غم‌بار و فاجعه‌ناکی در غرب کابل پیش آمد. شهادت استاد عبدالعلی مزاری، رهبر حزب وحدت اسلامی حاکم شدن فاشیسم هار بر مجموع پایتخت کشور و وقوع بزرگ‌ترین فاجعه و تراژدی ملی و انسانی اخیر بیشتر از هر امر دیگر به پیمان‌شکنی و خیانت آشکار «طالبان» مربوط می‌شود که به‌عنوان منادیان صلح و تأمین امنیت برای مردم کشور مطرح شده بودند. موضع‌گیری غیرمسئولانه «طالبان» در برابر مردم، حزب وحدت اسلامی و صداقتمندی بی‌ریای استاد مزاری، بزرگ‌ترین اهانت به باورمندی‌های قاطبهٔ ملت افغانستان در برابر اهداف صلح خواهانهٔ ایشان است. عبدالعلی مزاری، تنها رهبر حزب وحدت اسلامی نبوده، بلکه شخصیت ملی محبوب برای هر انسان باوجدان جامعهٔ افغانستانی و همه ممالک هم‌جوار کشور است. توطئه شوم «طالبان» ضایعه بزرگی را به بار آورد که جبران آن نه‌تنها برای هزاره‌ها و شیعه‌ها، بلکه برای وجدان انسانی فردفرد ملت افغانستان ناممکن خواهد بود. حوادث بعدی به اثبات خواهند رساند که «طالبان» باید بهای سنگین را برای جبران این ضایعه بپردازند. ما تسلط یافتن فاشیسم هار را بر سرنوشت مردم خویش در غرب کابل تنها تنها معلول سیاست مردم دشمن و خلاف شریعت «طالبان» دانسته و در سیاه‌ترین فاجعه‌ها و جنایت‌های وارده بر مردم بی‌دفاع خویش دست ریاکارانهٔ «طالبان» را قویاً دخیل می‌دانیم.

غرب کابل باتجربه و درك عمیق از «به خون تشنه بودن» فاشیسم مسعود - سیاف، حملات کینه‌توزانهٔ آنان را در طی قریب سه سال گذشته، با مقاومت و ایستادگی کم‌نظیری دفع کرده و حسرت حتى يك وجب پیش‌آمدن را در باور شوم‌شان کشته بود، پس از تخلیه کابل از وجود نیروهای حزب اسلامی و رسیدن «طالبان» به دروازه‌های شهر کابل مدافعان مغرور این ساحه از ایستادگی خود در برابر سهمگین‌ترین تهاجمات هوایی و زمینی فاشیسم، مخصوصاً در آخرین حمله سه‌روزه‌اش، اسطورهٔ مقاومت را جاودان ساختند. اما هنگامی‌که «طالبان» - این منادیان دروغین صلح - پیشنهاد قطع جنگ و حایل شدن میان طرفین را مطرح کردند، حزب وحدت اسلامی با کمال صداقتمندی و اعتماد به آرمان «طالبان» از آنها استقبال کرد و آنها را در بعضی از خطوط مقدم خود جای داد. اما متأسفانه نظر به تحریکات عوامل خارجی و بی‌خبر بودن «طالبان» از درد اجتماعی ملت و کشور و بخصوص مردم غرب کابل، آنها مدافعين قهرمان حزب وحدت اسلامی را وادار به تحویل دهی اسلحه و تخلیهٔ مواضعشان نمودند و به نگرانی حزب وحدت اسلامی در عدم توانایی «طالبان» در دفاع از مواضع غرب کابل کوچک‌ترین توجهی نکردند.

با آن‌هم حزب وحدت اسلامی با حسن‌نیت صادقانه‌ای که نسبت به قطع جنگ و تأمین صلح در کشور داشت، در برابر اصرار «طالبان» با انعطاف کامل برخورد نموده و مواضع خود را برای آنها تخلیه کرد که متأسفانه «طالبان»، این مواضع را در اولین لحظات حملهٔ فاشیسم رها نموده و مردم غرب کابل را در زیر سم «تشنه به خونان» مردم، بدون دفاع و یاور قرار دادند. با این‌همه ساعت دو و نیم بعدازظهر روز شنبه ۲۱/۱۲/۱۳۷۳، استاد شهید مزاری، آخرین نامه خود خطاب به ملا بورجان را ذریعهٔ محترم حاج عبدالحسين مقصودی عضو شورای مرکزی حزب وحدت اسلامی با شرح ذیل می‌فرستد:

«جناب آقای ملا بورجان، السلام عليكم و… قبلاً به شما گفتم که شما از سنگرهای ما دفاع نمی‌توانید، حالا هم ما حاضر هستیم که شما سلاح‌های ثقیل و خفيف ما را در اختیار ما بگذارید که از مردم، ما دفاع کنیم. حاضر هستیم که با همین مردم ما جبهه دفاعی در مقابل شورای نظار ربانی تشکیل بدهیم. هیأت ما خدمت رسید مواضع خویش را اعلام دارید که آنها تمام غرب کابل را تصرف می‌شوند».

ملا بورجان پس از دریافت این نامه، خواهان مذاکره مستقیم با استاد مزاری می‌شود که بازهم استاد حوالی ساعت ۳٫۵بعدازظهر با جمعی از اعضای شورای مرکزی در دو موتر جداگانه به‌طرف محل مذاکره با ملا بورجان حرکت می‌کنند که در نزدیکی پل گل باغ اسیر و بعداً به چهار آسیاب منتقل می‌گردند.

جریانات بعدی برخورد نامردانه و غیراسلامی «طالبان» با استاد مزاری را همهٔ خبرنگاران خارجی شاهد بوده و انعکاس داده‌اند. تصمیم بعدی «طالبان» مبنی بر انتقال استاد مزاری به‌سوی قندهار و به‌شهادت‌رساندن ایشان در مسیر راه، جز ادامه توطئه خائنانه و ضدملی «طالبان» هیچ معنای دیگری ندارد. حالا اینکه استاد مزاری به چه شکلی به شهادت رسیده‌اند، مسئله‌ای جداست، اما مسئولیت حفظ و سلامتی وجود ایشان به‌عنوان بزرگ‌ترین رهبر محبوب ملی کشور و برجسته‌ترین شخصیت جامعهٔ بشری بر دوش «طالبان» بوده و ایشان با هیچ تأویل و توجیه ریاکارانه‌ای از آن فرار نمی‌توانند. حساب «طالبان» در ارتکاب این عمل شوم با ملت افغانستان خواهد بود.

و اما آنچه که پس از تحقق توطئه مشترك «طالبان - شورای نظار» در غرب کابل پیش آمد، صفحه دیگری است که ماهیت فاشیستی نظام ضدانسانی مسعود - سیاف و نوکران بی‌مقدار و زبون آنها را روشن‌تر از روز تصویر می‌کند. غرب کابل، اينك با سرنوشت محتوم قرارگرفتن در تحت حاکمیت فاشیسم دست و گریبان است.

بزرگ‌ترین تراژدی ملی و انسانی کشور در قالب تجاوز به عزت، شرف، عرض آبرو ناموس و حیات ساکنین بی‌دفاع غرب کابل، وقوع می‌یابد و جالب این است که در همهٔ این لحظات، عناصری که با ادعای رهبری، ریاکارانه از مردم شیعه و حقوق آنها دم می‌زدند، شاهد بر جنایت‌ها و بلکه جاده صاف کن آنها هستند.

غرب کابل پس از شهادت رهبر مدافع و مقاوم خود، در برابر همهٔ این تجاوزات «تشنگان خون» بی‌پناه مانده و نبض زندگی‌اش آخرین تپش‌های خود را دارد. تصویری که تاریخ از غرب کابل برمی‌دارد، وجدان خفته جامعه تحت حاکمیت فاشیسم را برای ابد معذب نگه خواهد داشت.
خون سرخ استاد عبدالعلی مزاری و همراهان او و مظلومیت کمرشکن مردم غرب کابل، بی‌نتیجه نخواهد ماند و فاشیسم و مزدوران بی‌مایه‌اش نیز روزی به دادگاه خون ملت فراخوانده خواهند شد.

شهادت و خون استاد مزاری، مسئولیت ما را قوی‌تر از دیروز به رسالت حق‌خواهی و عدالت‌خواهی در افغانستان نقش می‌بندد. رهبر شهید، پیامش را با خون سرخ و همیشه جوشانش برای نسل‌ها و تاریخ آینده، مبارزات ما به امانت گذاشته است.

مقاومت مردم ما، عصارهٔ تاریخ مظلومیت این کشور است. خون رهبر، پایه‌های اجتماعی این مقاومت را چون الگوی ناشکن برای ملت افغانستان، استحکام بخشید. راه مزاری، در بعد يك خط اجتماعی آزادی‌خواهی و عدالت‌طلبی اسطورهٔ زمان و نسل آگاه ملت ما خواهد بود. رسالتی که با خون رهبر مایه گذاشته شود، جاودانگی صداقت در برابر آرمان ملت است و حزب وحدت اسلامی نیز تعهد دارد که خط و آرمان رهبر شهید خود را در تمامی ابعاد و گستردگی‌های آن تداوم بخشد.

و اما دست آورد کنونی سیاست «طالبان» در غرب کابل، به‌سوی صلح سیاهی پیش می‌رود که اولین فصل آن را با خون رهبر محبوب ملت و مردم ما در غرب کابل آبیاری کردند.

حزب وحدت اسلامی افغانستان ۱۳۷۳/۱۲/۲۳

منبع: (۱۳۷۴). اعلامیه حزب وحدت اسلامی افغانستان، امروز ما، شماره ۳. سال دوم. صفحات ۱۳ و ۱۴، پیشاور: ارگان نشراتی حزب وحدت اسلامی افغانستان، ۵ حمل (فروردین) ۱۳۷۴.